تحلیل آمار سایت و وبلاگ چی بگم با کی بگم؟!... - ترجمه ی زندگی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترجمه ی زندگی
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 

به نام خدای رحمن و رحیم

سلام

بی مقدمه:
دچار بیماری آپ نکردن شدم...

شرح بیماری:
عدم توانایی در آپ کردن وبلاگ

عوارض جانبی:
1. نوعی احساس کسالت
2. گاهی احساس خفگی! (شدتش از کم تا زیاد قابل تغییره)
3. کم کم حس می کنی داری فراموش می شی!

این بیماری دو حالت داره!
یکی این که آدم حرفی نداره برای گفتن، که خب مشکلی نیست.
دیگه این که آدم پر باشه از حرف!! اون وقته که این بیماری بدجوری آدمو اذیت می کنه!

چقدر حالت دوم سخته!

-----------
پ.ن.
نترسید، این بیماری واگیردار نیست :دی

پ.ن.2.
با وجود همه ی این حرفا، به لطف خدا خیلی سرحالم!  :)

پ.ن.3.
اللهم عجل لولیک الفرج...
یوسف زهرا.. بیا که دیگه دنیا داره منفجر می شه از ظلم و رذالت...
مولای من.. دلمون می شکنه وقتی با اسم شما به کارهاشون مشروعیت می دن... خسته ایم...

ادرکنی یا صاحب الزمان...

پ.ن.4 توی این پست ممکنه زیاد به تناقض بر بخورید! خودتونو اذیت نکنید، همش به خاطر حس هاس متناقضی ه که دارم!


[ جمعه 89/8/7 ] [ 11:45 عصر ] [ گویای خاموش ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

در ترجمه به مشکلی که بر می خورم، آن قدر با کلمات دست و پنجه نرم می کنم تا سرانجام پیروز شوم. در ترجمه ی زندگی ام اما... نمی دانم... پیچیدگی متن زندگی متحیرم کرده... متنی آن قدر گویا که لحظه لحظه اش را حس می کنم، و آن قدر خاموش که پی بردن به معانیش بصیرتی می خواهد که ندارم... اما می دانم نباید تسلیم شد؛ باید «زندگی کرد» تا بتوان ترجمه اش نمود... باید به جایی رفت که حیات به معنای واقعی درش جریان دارد... پس به کوچه باغی از زندگی پناه می برم و از آرامشش، زیبایی اش و سادگیش مدد می گیرم، و «زندگی می کنم»؛ شاید روزی گوشه ای از این متن پیچیده را فهمیدم...
امکانات وب


بازدید امروز: 168
بازدید دیروز: 19
کل بازدیدها: 290402